انجمن پيپ ايران|تنها انجمن تخصصي پيپ توتون سيگاربرگ قهوه|پاسارگادتاباک

نسخه‌ی کامل: پیپ نوشته های یک زندانی پشت میله هایی از جنس دود!(فصل سوم)
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
فصل سوم :  گم شدن در زمان...!

دید دید...دید دید...دید دید ....
با صدای ساعت زنگدار بالای سرم بیدار میشم ...


[تصویر:  1360s_blog_ir_486_.jpg]

یکم گیجم! مثله بچه ای که تو یه خیابون شلوغ مادرشو گم کرده ... صدای مادرشو میشنوه اما دود حبس شده تو زندان   ریه هاش  ... انقد زمین گیر شده که پروازو یادش رفته...
نفهمیدم کی رسیدم خونه.... هنوز پالتو تنمه ... از بارون نم گرفتهو با  بوی تتون کاپیتان بلک روتنم  میکسچر شده! البته هنوز این مدل میکس  توبازار نیومده....شبیه پیرمردای هفتاد ساله ای شدم  که همیشه وقتی بچه بودم از هم صندلی شدن تو اتوبوس ازشون فرار میکردم ...
وقتی پالتومو در میارم احساس میکنم سواره  یه نوع  تکرار میشم...یه تکرار از جنس عادت ...یه تکرار از جنس رقصیدن عقربه ها رو صفحه ی ساعت...یه تکرار از جنس سرفه های خشکو... اظطراب  نگاه های  مادر-م!!! که انگار  تویه خیابون شلوغ بچشو گم کرده....هر چی داد میزنه صداش به گوش بچش نمیرسه انگار گوشاشو از دود پر کردن... گاهی فکر میکنم برنارد(شخصیتی تو یکی از سریال های قدیمی) یادش رفته ساعتشو از  حالت  توقف خارج کنه!