انجمن پيپ ايران|تنها انجمن تخصصي پيپ توتون سيگاربرگ قهوه|پاسارگادتاباک

نسخه‌ی کامل: پیپ نوشته های یک زندانی پشت میله هایی از جنس دود!(فصل پنجم)
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
فصل پنجم : چند خط از من ...



[تصویر:  itm_walking-alone-boy-facebook-covers-ph...7-02_1.jpg]


تو که رفتی همه چی سقوط کرد ... از بازار بورس کشور های دور.. تا موهای سفید شده ی من!

تمامیت گمشده ی من ...من با تو............. (ما)نشدم!
من با تو.............................................   (تو) شدم!

از وقتی رفتی همه ی کافه چی های شهر به احترامت میزهاشونو یه نفره کردن...
از وقتی رفتی قهوه هام تلخ شدو اروماتیکم...کلاسیک شد ...
میگفتی مثله استخون شکسته ی پا بودیم که اشتباهی جوش خوردیم و ناچار باید از هم شکسته میشدیم ...

نمیدونم کی رفتی! چون خیلی وقته روزو شبو ساعت ها برام معنی ندارن ... فقط  کاش میدونستی حاظر بودم با تو همیشه لَنگ بزنم ...
.

.
.
.
.
.
.
.
.
ادامه دارد؟