2016/06/14، 04:14 PM
گوشه کافه نشستم
میز آخر
سمت در
زیر عکس خسرو
کافه چی قهوه تاریک مرا تلخ بیار
بار دیگر کلبه ای می سازم
روی خاکستر
با فیلترهای سیگار
دودکش همیشه روشن
و تو دیگر نیستی
کلبه خاطره ها میسوزد
قهوه شب تر میشود
در به تو نمیرسد
شاید آنجا نیستم
کنج این کافه بدون بودنت
یک پسر بچه
پیرمرد شد...
میز آخر
سمت در
زیر عکس خسرو
کافه چی قهوه تاریک مرا تلخ بیار
بار دیگر کلبه ای می سازم
روی خاکستر
با فیلترهای سیگار
دودکش همیشه روشن
و تو دیگر نیستی
کلبه خاطره ها میسوزد
قهوه شب تر میشود
در به تو نمیرسد
شاید آنجا نیستم
کنج این کافه بدون بودنت
یک پسر بچه
پیرمرد شد...