2016/11/19، 03:42 PM
وقتی قهوه در قرن ۱۷ به اروپا رسید، برای منع مردم از نوشیدنش به علوم جعلی استناد میکردند.
جوما مینویسد: مخالفان برای ممنوع کردن قهوه، بارها و بارها این نوشیدنی را به شراب تشبیه کردند.
در واقع وقتی نوشیدن قهوه در اروپا رواج پیدا کرد، تولیدکنندههای شراب و آبجو بودند که به آن حمله کردند. یک تولیدی شراب در مارسی، دانشجویی را در نوشتن پایاننامهاش یاری داد که دارای این عنوان بود: آیا نوشیدن قهوه برای ساکنین مارسی مضر است؟
در کتاب جوما میخوانیم: آن دانشجو ادعا میکرد حجم انبوه ذرات سوختهی موجود در قهوه چنان انرژی مخربی دارد که وقتی وارد خون میشود، به رگهای لنفی آسیب میزند و کلیهها را خشک میکند. میگفت نتیجهی این امر فرسودگی بدن، رعشه و از کار افتادگی است.
در بریتانیا، شایعهپراکنها متون نژادپرستانه علیه قهوه مینوشتند.
وقتی در دههی ۱۶۶۰ پای قهوه آرام آرام به بریتانیا باز شد، قهوهخانهها تبدیل شدند به مکانی برای اجتماع و صحبتهای سیاسی و اعتراض. از آنجایی که نوعی رقابت میان قهوهخانهها و میخانهها وجود داشت، سر و کلهی مخالفان پیدا شد. برخی از آنها ترکها را برای ترویج قهوهنوشی مقصر میدانستند. جوما مینویسد: «در سال ۱۶۶۳ موجی با این عنوان ایجاد شد که میخواست به طعنه و استهزاء بگوید هر کسی قهوه بخورد ترک است.» نویسنده میگوید که «این گوریلهای انگلیسی بهتر بود عنکبوت بخورند.» برخی از زنان نیز به بهانهی این که قهوه موجب سستی و از کار افتادگی میشود در برابر آن جبهه گرفتند. «دادخواست زنان علیه قهوه در سال ۱۶۷۴ میخواست توجه جامعه را به این جلب کند که مصرف بالای این نوشیدنی ضعفآور و خشکاننده، چه عوارض بدی برای جنسیت آنها دارد، طوری که مردان را بدل به کویری بی بار و بر کرده است!»
ادامه دارد...
جوما مینویسد: مخالفان برای ممنوع کردن قهوه، بارها و بارها این نوشیدنی را به شراب تشبیه کردند.
در واقع وقتی نوشیدن قهوه در اروپا رواج پیدا کرد، تولیدکنندههای شراب و آبجو بودند که به آن حمله کردند. یک تولیدی شراب در مارسی، دانشجویی را در نوشتن پایاننامهاش یاری داد که دارای این عنوان بود: آیا نوشیدن قهوه برای ساکنین مارسی مضر است؟
در کتاب جوما میخوانیم: آن دانشجو ادعا میکرد حجم انبوه ذرات سوختهی موجود در قهوه چنان انرژی مخربی دارد که وقتی وارد خون میشود، به رگهای لنفی آسیب میزند و کلیهها را خشک میکند. میگفت نتیجهی این امر فرسودگی بدن، رعشه و از کار افتادگی است.
در بریتانیا، شایعهپراکنها متون نژادپرستانه علیه قهوه مینوشتند.
وقتی در دههی ۱۶۶۰ پای قهوه آرام آرام به بریتانیا باز شد، قهوهخانهها تبدیل شدند به مکانی برای اجتماع و صحبتهای سیاسی و اعتراض. از آنجایی که نوعی رقابت میان قهوهخانهها و میخانهها وجود داشت، سر و کلهی مخالفان پیدا شد. برخی از آنها ترکها را برای ترویج قهوهنوشی مقصر میدانستند. جوما مینویسد: «در سال ۱۶۶۳ موجی با این عنوان ایجاد شد که میخواست به طعنه و استهزاء بگوید هر کسی قهوه بخورد ترک است.» نویسنده میگوید که «این گوریلهای انگلیسی بهتر بود عنکبوت بخورند.» برخی از زنان نیز به بهانهی این که قهوه موجب سستی و از کار افتادگی میشود در برابر آن جبهه گرفتند. «دادخواست زنان علیه قهوه در سال ۱۶۷۴ میخواست توجه جامعه را به این جلب کند که مصرف بالای این نوشیدنی ضعفآور و خشکاننده، چه عوارض بدی برای جنسیت آنها دارد، طوری که مردان را بدل به کویری بی بار و بر کرده است!»
ادامه دارد...