2016/11/26، 05:13 PM
چشمانت از اصالت این قهوه چیزتر
یعنـــی غلیظ تر، بله! یعنی غلیظ تر
سرد است، نبض ساعتم آهسته می زند
هـــر لحظه حال عقـــربه هایــــم مریض تر
من رفته ام! و در کلمات تو نیستم
تــــو رفته رفته در کلماتم عزیزتر...
چندی ست جمله های تو را فکر می کنم
تا طعــم طعنــــه هــای تو را تند و تیزتر...؛
دیوانه نیستم! ولی این کار ساده ایست-
تا از کنایـــه های شمـــا مستفیض تر...
ای دانه های تلخ زمان در تو حل شده!
فنجــــان چشم های مرا هی نریز – تر
در مرگ من تو سرد و کفن پوش می رسی
نـــرم و سفید ، توی لباســــی تمیـــــــزتر
این بیت را به قصد وصیت نوشته ام؛
قبـــــر مرا برای تو قدری عریض تر...❤️
یعنـــی غلیظ تر، بله! یعنی غلیظ تر
سرد است، نبض ساعتم آهسته می زند
هـــر لحظه حال عقـــربه هایــــم مریض تر
من رفته ام! و در کلمات تو نیستم
تــــو رفته رفته در کلماتم عزیزتر...
چندی ست جمله های تو را فکر می کنم
تا طعــم طعنــــه هــای تو را تند و تیزتر...؛
دیوانه نیستم! ولی این کار ساده ایست-
تا از کنایـــه های شمـــا مستفیض تر...
ای دانه های تلخ زمان در تو حل شده!
فنجــــان چشم های مرا هی نریز – تر
در مرگ من تو سرد و کفن پوش می رسی
نـــرم و سفید ، توی لباســــی تمیـــــــزتر
این بیت را به قصد وصیت نوشته ام؛
قبـــــر مرا برای تو قدری عریض تر...❤️