انجمن پيپ ايران|تنها انجمن تخصصي پيپ توتون سيگاربرگ قهوه|پاسارگادتاباک

نسخه‌ی کامل: امید
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
چشمم به راه نیست، امیدی نمانده است
عشق ات مرا به مرز تباهی کشانده است
هر شب برای رفتن تو گریه می کنم
خواب از دو چشم قهوه ای من پرانده است

گفتی به فکر آمدنی، راه بسته است
آنجا مگر کجاست که راهی نمانده است

با خود نمی رسی به توافق هنوز هم
تردید پای آمدنت را شکانده است

دیگر مرا به معجزه ها دلخوشی نده
دست تو بذر یاس به جانم نشانده است?