2016/12/15، 11:47 PM
الهام گرفتن از واژهها و اصطلاحات مرتبط
گاهی از نامهای نوشیدنیها و خوردنیها الهام میگیرند. نامهایی تک-واژهای یا ترکیبهایی که در آنها از واژههایی مانند لاته یا موکا استفاده میشود یا حتی ابزارها و اکسسوریهایی مانند فنجان و ماگ… تا یک جاهایی جواب میدهد اما از تکرار و کپی کردن و کلیشه باید دوری کرد! جداً دوری کنید! تکرار یک موفقیت لزوماً به موفقیت ختم نمیشود.
نام صاحب کافه
برخی داستان را شخصی میکنند! که خیلی هم بد نیست. کافه رضا یا پری و مریم و اینها اصلاً بد نیستند، فقط باید تلاش بسیاری شود که در ذهنها بمانند، برند شوند. کافه رضا چه چیز را باید تداعی کند؟ رضا را؟ شخصیت رضا را؟ کدام بخشهای شخصیت رضا را؟ به اینها فکر کنید.
جالب است بدانید که کافه زنجیرهای «لمیز» نامش را از صاحب این برند – آرمین لمیع – گرفته است. (Lamy’s). همینطور کافیشاپهای زنجیرهای «امیرشکلات» که نام موسس خود یعنی امیر ناهید را بر سردر دارند.
کافه کجاست؟
روبروی پارک؟ ته یک کوچهی بن بست قدیمی؟ سر چهارراه؟ از اسم و مختصات مکان کافه میتوان برای نامگذاریاش استفاده کرد. اگر جای خوبی است چرا توی نام نیاید؟ بهترین نمونهای که یادم میآید کافه نادری است!
نامهای انتلکتوئلطوری!
هزار و یک دلیل وجود دارد که واردش نمیشویم. دلیل این که چرا هم نسلهای من و یکی دو نسل قبل و بعد من، همگی تا این اندازه علاقه به کافههایی با طعم کتاب و ادبیات و سیاست و کافکا دارند… البته که اصلاً هم بد نیست. برخی از این نامها خیلی هم خوب درآمدهاند و کافههای صاحب این نامها هم خوب پاتوق شدهاند، برخی هم نه. مهم این است که ادای چیزی را در نیاوریم که نیستیم. متوجه هستید؟
و البته رویکردهای کمرنگ و پررنگ دیگری هم هستند. مثلاً کپی نامهای خارجی، یا نام شهرهای مختلف دنیا یا…
در نامگذاری هر کسبوکاری باید به چند معیار مهم توجه شود که در ادامه خواهد آمد. نکتهی مهم اینجاست که فضای بهشدت رقابتی کافه و کافهداریِ این روزها، اهمیتِ داشتن یک نام جذاب و محرک را چند برابر کرده است. نامی که دست کم در میان چند انتخاب نخست ذهن مخاطب قرار بگیرد.
ادامه دارد...
گاهی از نامهای نوشیدنیها و خوردنیها الهام میگیرند. نامهایی تک-واژهای یا ترکیبهایی که در آنها از واژههایی مانند لاته یا موکا استفاده میشود یا حتی ابزارها و اکسسوریهایی مانند فنجان و ماگ… تا یک جاهایی جواب میدهد اما از تکرار و کپی کردن و کلیشه باید دوری کرد! جداً دوری کنید! تکرار یک موفقیت لزوماً به موفقیت ختم نمیشود.
نام صاحب کافه
برخی داستان را شخصی میکنند! که خیلی هم بد نیست. کافه رضا یا پری و مریم و اینها اصلاً بد نیستند، فقط باید تلاش بسیاری شود که در ذهنها بمانند، برند شوند. کافه رضا چه چیز را باید تداعی کند؟ رضا را؟ شخصیت رضا را؟ کدام بخشهای شخصیت رضا را؟ به اینها فکر کنید.
جالب است بدانید که کافه زنجیرهای «لمیز» نامش را از صاحب این برند – آرمین لمیع – گرفته است. (Lamy’s). همینطور کافیشاپهای زنجیرهای «امیرشکلات» که نام موسس خود یعنی امیر ناهید را بر سردر دارند.
کافه کجاست؟
روبروی پارک؟ ته یک کوچهی بن بست قدیمی؟ سر چهارراه؟ از اسم و مختصات مکان کافه میتوان برای نامگذاریاش استفاده کرد. اگر جای خوبی است چرا توی نام نیاید؟ بهترین نمونهای که یادم میآید کافه نادری است!
نامهای انتلکتوئلطوری!
هزار و یک دلیل وجود دارد که واردش نمیشویم. دلیل این که چرا هم نسلهای من و یکی دو نسل قبل و بعد من، همگی تا این اندازه علاقه به کافههایی با طعم کتاب و ادبیات و سیاست و کافکا دارند… البته که اصلاً هم بد نیست. برخی از این نامها خیلی هم خوب درآمدهاند و کافههای صاحب این نامها هم خوب پاتوق شدهاند، برخی هم نه. مهم این است که ادای چیزی را در نیاوریم که نیستیم. متوجه هستید؟
و البته رویکردهای کمرنگ و پررنگ دیگری هم هستند. مثلاً کپی نامهای خارجی، یا نام شهرهای مختلف دنیا یا…
در نامگذاری هر کسبوکاری باید به چند معیار مهم توجه شود که در ادامه خواهد آمد. نکتهی مهم اینجاست که فضای بهشدت رقابتی کافه و کافهداریِ این روزها، اهمیتِ داشتن یک نام جذاب و محرک را چند برابر کرده است. نامی که دست کم در میان چند انتخاب نخست ذهن مخاطب قرار بگیرد.
ادامه دارد...