2016/12/27، 06:15 PM
از فنجان های دلم
بیا و یک جرعه
دلتنگی ام را بنوش
باور کن این قهوه ی قجری نیست
نه میخواهم در قفس دلتنگی ام حبس ات کنم، و نه میخواهم
در ته فنجان ات
فالت را ببینم...
فقط میخواهم
به بهانه ی نوشیدن این فنجان
که پر از
اشتیاق داشتن توست،
فقط دمی...
فقط دمی...
فقط دمی
سرت را بالا بگیری
و از دلتنگی ام بنوشی و
کنار من بنشینی
فقط دمی...
بیا و یک جرعه
دلتنگی ام را بنوش
باور کن این قهوه ی قجری نیست
نه میخواهم در قفس دلتنگی ام حبس ات کنم، و نه میخواهم
در ته فنجان ات
فالت را ببینم...
فقط میخواهم
به بهانه ی نوشیدن این فنجان
که پر از
اشتیاق داشتن توست،
فقط دمی...
فقط دمی...
فقط دمی
سرت را بالا بگیری
و از دلتنگی ام بنوشی و
کنار من بنشینی
فقط دمی...