2017/01/01، 11:51 PM
در گوشه ی اتاق بی پنجره آرام؛
برروی صندلی چوبی کهنه،
زیر نور چراغ زنبوری،
مردی پیپ میکشد
از لای لبهای خشکیده اش
دود بیرون میخرامد
و پیش پشمانش
بانویی در حاله های دود
می رقصد
بانویی ظریف اندام
که با محو شده دود
پر میکشد
گویی رقص یک پری
که در پیپ زندگی میکند
پ_قاف
برروی صندلی چوبی کهنه،
زیر نور چراغ زنبوری،
مردی پیپ میکشد
از لای لبهای خشکیده اش
دود بیرون میخرامد
و پیش پشمانش
بانویی در حاله های دود
می رقصد
بانویی ظریف اندام
که با محو شده دود
پر میکشد
گویی رقص یک پری
که در پیپ زندگی میکند
پ_قاف