2017/04/21، 01:25 PM
کلید را در جمجمهام بچرخان و داخل شو
به آغوشِ اعصابم بیا
در تاریکیِ سرم بنشین و یک پیپ روشن کن ...
اتاق را بگرد
هرچه را که سالهاست پنهان کردهام
از دهانم بیرون بریز
پردهها را کنار بزن
چشمها را بشکن
و متن را از نقطهای که در آن اسیر شده
آزاد کن...
به آغوشِ اعصابم بیا
در تاریکیِ سرم بنشین و یک پیپ روشن کن ...
اتاق را بگرد
هرچه را که سالهاست پنهان کردهام
از دهانم بیرون بریز
پردهها را کنار بزن
چشمها را بشکن
و متن را از نقطهای که در آن اسیر شده
آزاد کن...