2017/05/10، 11:04 AM
در کافه ی تنهایی خود نشسته ام...
در لیوان قهوه ام...
خاکستر ریخته ام...
من و این خاطرات مه آلود...
خسته از یکدیگر...
خسته از این لحظاتی که...
غرق در تنهایی میگذرد...!
ظهرو تنهایی
در لیوان قهوه ام...
خاکستر ریخته ام...
من و این خاطرات مه آلود...
خسته از یکدیگر...
خسته از این لحظاتی که...
غرق در تنهایی میگذرد...!
ظهرو تنهایی