2018/09/09، 01:58 PM
یک شهر پشت سرم پچ پچ می کنند
از خط که عبور می کنم دریچه ای باز می شود
به معبر سایه روشن ها
در گوشم آژیر قرمز می کشند
و من در حوالی آلزایمر مثل ترکشی از یاد رفته
کنار پنجره ای رو به شهر
روی این مبل قدیمی
پیپ می کشم و فراموش می شوم
از خط که عبور می کنم دریچه ای باز می شود
به معبر سایه روشن ها
در گوشم آژیر قرمز می کشند
و من در حوالی آلزایمر مثل ترکشی از یاد رفته
کنار پنجره ای رو به شهر
روی این مبل قدیمی
پیپ می کشم و فراموش می شوم