2019/02/03، 08:50 PM
جمعه كه بيايد ؛
باز قرار است همه چيز هجوم بياورد بر سر لحظه هايم ..
باز قرار است از همان اول صبح، پیپ بکشم و يادم بيايد كه چقدر همه چيز نيست ..
اين روزها قرار است غروب كه شد، باز اين بغضِ لعنتى قِل قِلكـ بدهد سكوت بى وقفه ام را ..
شايد هم معجزه اى شود؛
تا چشمانم رو به اين همه شومى باز ميشود، تو با یک فنجان قهوه در دست ، نشسته باشی تماشايم كنى ..
و بگويى ؛
عصرِ جمعه ات بخير جانم !
باز قرار است همه چيز هجوم بياورد بر سر لحظه هايم ..
باز قرار است از همان اول صبح، پیپ بکشم و يادم بيايد كه چقدر همه چيز نيست ..
اين روزها قرار است غروب كه شد، باز اين بغضِ لعنتى قِل قِلكـ بدهد سكوت بى وقفه ام را ..
شايد هم معجزه اى شود؛
تا چشمانم رو به اين همه شومى باز ميشود، تو با یک فنجان قهوه در دست ، نشسته باشی تماشايم كنى ..
و بگويى ؛
عصرِ جمعه ات بخير جانم !