2019/02/03، 09:32 PM
(( "آخرین روزهای اسفند"))
.
.
این وقت شب انگار
کسی دارد دانه دانه دلتنگیهایش را
لای برفها می کارد …
*
تو که نباشی کم می آورم
برف چشمانم هی آب می شوند…
آدم برفی نبودم که به پایت یک شبه آب شوم …
من ؛ مو به مو سفید شدم !
....
کاش می شد در این اخرین روز های اسفند ... برگردی...
دلم برای ان روز ها که مجبورم کردی سیگار کشیدن را ترک کنم تنگ شده است...
دلم برای ان روز ها که پیپ خریدی و گفتی مرد رویاهای من باید باکلاس باشد تنگ شده است...
دلم برای توتون های ناب پاسارگاد تاباکیت که با سلیقه ی خودت برایم میگرفتی تنگ شده است...دلم برای قهوه های تلخ کافه ارتین و شیرینی لبخند تو تنگ شده است...
در این اخرین روز های اسفند بی رحم !
مانند گرگی گرسنه ، پیپم را به دندان میگیرم ، تا کمی ارام شوم ...
خسته ام...
و تو نمی دانی چقدر خسته ام ...
در من مردی
تمام راههای رسیدن به تو را
یک نفس دویده است!
در این اخرین روز های اسفند کاش بودیو میدیدی ..سیگار را ترک کرده ام...
..عضو انجمن پیپ ایران هستم...با کمک ماسترو رحیمی عزیز ...یک مرد پیپ کش باکلاس شده ام...درست همان چیزی که تو میخاستی...
در این اخرین روز های اسفند ... که من با پیپ هایم گاهوبیگاه خاطرات تلخوشیرینمان را دود میکنم.....و میدانم که خوب میدانی ..پیش از انکه انتظار سال نو را داشته باشم...انتظار برگشتن تو را میکشم....
بهار من تویی....
بهار من تویی...
بهار من تویی ...
.
.
این وقت شب انگار
کسی دارد دانه دانه دلتنگیهایش را
لای برفها می کارد …
*
تو که نباشی کم می آورم
برف چشمانم هی آب می شوند…
آدم برفی نبودم که به پایت یک شبه آب شوم …
من ؛ مو به مو سفید شدم !
....
کاش می شد در این اخرین روز های اسفند ... برگردی...
دلم برای ان روز ها که مجبورم کردی سیگار کشیدن را ترک کنم تنگ شده است...
دلم برای ان روز ها که پیپ خریدی و گفتی مرد رویاهای من باید باکلاس باشد تنگ شده است...
دلم برای توتون های ناب پاسارگاد تاباکیت که با سلیقه ی خودت برایم میگرفتی تنگ شده است...دلم برای قهوه های تلخ کافه ارتین و شیرینی لبخند تو تنگ شده است...
در این اخرین روز های اسفند بی رحم !
مانند گرگی گرسنه ، پیپم را به دندان میگیرم ، تا کمی ارام شوم ...
خسته ام...
و تو نمی دانی چقدر خسته ام ...
در من مردی
تمام راههای رسیدن به تو را
یک نفس دویده است!
در این اخرین روز های اسفند کاش بودیو میدیدی ..سیگار را ترک کرده ام...
..عضو انجمن پیپ ایران هستم...با کمک ماسترو رحیمی عزیز ...یک مرد پیپ کش باکلاس شده ام...درست همان چیزی که تو میخاستی...
در این اخرین روز های اسفند ... که من با پیپ هایم گاهوبیگاه خاطرات تلخوشیرینمان را دود میکنم.....و میدانم که خوب میدانی ..پیش از انکه انتظار سال نو را داشته باشم...انتظار برگشتن تو را میکشم....
بهار من تویی....
بهار من تویی...
بهار من تویی ...