2019/02/03، 10:58 PM
#یلدابدون_تو
.
.
تو که رفتی همه چیز سقوط کرد ... از بازاربورس کشور های دور.. تا موهای سفید شده ام!...
تمامیت گمشده ی من
#من_باتو..... (ما)نشدم!
من با تو........ (تو) شدم!
از وقتی رفتی #قهوه هایم تلخ و #توتون_های_پیپم #کلاسیک شد ...
و به احترامت زمان ایستاد ، و من مدت هاست با #پیپ شماره ۵۷ #پاسارگادتاباکیم، که به #دستان_باتجربه ی #مشاهیرپیپ_ایران خلق شده...
از رسیدنت به آشیانه ی دلم تا کوچ کردنت از این ویرانه را مرور میکنم...
تو با من چه کرده ای ؟؟
توبامن چه کرده ای که درکوچه بیت های فروغ.... تورا نفس می کشم ،
تو با من چه کرده ای که هر لحظه ام غروب جمعه است...
#پاییزبدون_تو .... زندگی را در من می کُشد وصدای باران از پشت پنجره،چنگ می اندازد برتن خاطرات... زخمی ام... .
توبامن چه کرده ای ؟؟
که رفتنت را هرروز زندگی می کنم...
#آخرین_شب_پاییز رسیده است ...
شب #یلدا برای من یعنی، شصت ثانیه بیشتر از شب های دیگر #پیپ میکشم و چشمان خیسم را به چشمان #قهوه ای_تلخت! گره میزنم...
تو نیستی ...
حس خفگی دارم انگار هوا نیست...
بغض‌هایم
گلویم را درد می‌آورند،
حتی #پیپ هایم دیگر آرامم نمیکنند...
تو با نبودنت،
قصد جان مرا کرده‌ای...
نیستی تا ببینی حجم بغض هایم از گلویم بیشتر است.... نیستی تا ببینی همه جا باران می بارد ، لعنتی بگو ....چشم های خیسم را به کدام بند بیآویزم..؟
.
.
تو که رفتی همه چیز سقوط کرد ... از بازاربورس کشور های دور.. تا موهای سفید شده ام!...
تمامیت گمشده ی من
#من_باتو..... (ما)نشدم!
من با تو........ (تو) شدم!
از وقتی رفتی #قهوه هایم تلخ و #توتون_های_پیپم #کلاسیک شد ...
و به احترامت زمان ایستاد ، و من مدت هاست با #پیپ شماره ۵۷ #پاسارگادتاباکیم، که به #دستان_باتجربه ی #مشاهیرپیپ_ایران خلق شده...
از رسیدنت به آشیانه ی دلم تا کوچ کردنت از این ویرانه را مرور میکنم...
تو با من چه کرده ای ؟؟
توبامن چه کرده ای که درکوچه بیت های فروغ.... تورا نفس می کشم ،
تو با من چه کرده ای که هر لحظه ام غروب جمعه است...
#پاییزبدون_تو .... زندگی را در من می کُشد وصدای باران از پشت پنجره،چنگ می اندازد برتن خاطرات... زخمی ام... .
توبامن چه کرده ای ؟؟
که رفتنت را هرروز زندگی می کنم...
#آخرین_شب_پاییز رسیده است ...
شب #یلدا برای من یعنی، شصت ثانیه بیشتر از شب های دیگر #پیپ میکشم و چشمان خیسم را به چشمان #قهوه ای_تلخت! گره میزنم...
تو نیستی ...
حس خفگی دارم انگار هوا نیست...
بغض‌هایم
گلویم را درد می‌آورند،
حتی #پیپ هایم دیگر آرامم نمیکنند...
تو با نبودنت،
قصد جان مرا کرده‌ای...
نیستی تا ببینی حجم بغض هایم از گلویم بیشتر است.... نیستی تا ببینی همه جا باران می بارد ، لعنتی بگو ....چشم های خیسم را به کدام بند بیآویزم..؟