2019/06/15، 03:04 PM
خدایا
امروز دلم هوای با کسی حرف زدن دارد
هوای گرفتنِ دستانی که سرد نیست
و جا شدن توی آغوشی که تا همیشه سهم من باشد !
گلویم پر است از دوستت دارم های مهار شده
و بغض هایی که انکار کرده ام
باید اعتراف کنم
باید به زبان بیاورم
باید دیوانه وار، عاشقِ کسی باشم
اما نمی توانم ...
غیر از تو با هیچکس نمی توانم !
کاش آدم ها شبیه به تو بودند ،
همیشه آدم را دوست داشتند
همیشه یکجور می ماندند
و می شد تا آخرِ دنیا عاشقشان بود و پشیمان نشد !
خدایا حوصله ی حرف زدن داری ؟
دلم گرفته ...
می خواهم برای قدم زدن و پیپ کشیدن و
صرف یک فنجان قهوه ی داغ،
دعوتت کنم، قبول می کنی ..؟
امروز دلم هوای با کسی حرف زدن دارد
هوای گرفتنِ دستانی که سرد نیست
و جا شدن توی آغوشی که تا همیشه سهم من باشد !
گلویم پر است از دوستت دارم های مهار شده
و بغض هایی که انکار کرده ام
باید اعتراف کنم
باید به زبان بیاورم
باید دیوانه وار، عاشقِ کسی باشم
اما نمی توانم ...
غیر از تو با هیچکس نمی توانم !
کاش آدم ها شبیه به تو بودند ،
همیشه آدم را دوست داشتند
همیشه یکجور می ماندند
و می شد تا آخرِ دنیا عاشقشان بود و پشیمان نشد !
خدایا حوصله ی حرف زدن داری ؟
دلم گرفته ...
می خواهم برای قدم زدن و پیپ کشیدن و
صرف یک فنجان قهوه ی داغ،
دعوتت کنم، قبول می کنی ..؟