2019/06/15، 03:18 PM
بیا تقسیم کن این فرصت ِ دیدار را با من
بغل کن زیر ِ باران عطر ِ گندمزار را با من
خدا فندک که زد با آذرخشش، پک بزن سنگین
اگر شد دود کن پیپ را با من
اجاق از آتش ِ دل کرده ام برپا برای ِ چای
تماشا کن بخار ِ قوری ِ گلدار را با من
بخند و خانه را نقاشی از رنگ ِ لبانت کن
پر از رزهای ِ قرمز کن در و دیوار را با من
از آن صندوق ِ شاه عباسی ات آیینه را بردار
بخان ابروی ِ عشق الدوله ی ِ قاجار را با من
سلامت باد ِ عمر ِ رفته لبهامان به روی ِ هم
بنوش این پیک ِ از مستانگی سرشار را با من
شلال ِ گیسوان ِ باد امضا کرده را وا کن
شبانه در میان بگذار این طومار را با من
اگرچه عادتت نامهربانی بوده از اول
بیا و مهربانی کن همین یک بار را با من
خداحافظ نگو که بی تو خیلی زود می میرم
نرو از پیش ِ من هرگز، نکن این کار را با من
بغل کن زیر ِ باران عطر ِ گندمزار را با من
خدا فندک که زد با آذرخشش، پک بزن سنگین
اگر شد دود کن پیپ را با من
اجاق از آتش ِ دل کرده ام برپا برای ِ چای
تماشا کن بخار ِ قوری ِ گلدار را با من
بخند و خانه را نقاشی از رنگ ِ لبانت کن
پر از رزهای ِ قرمز کن در و دیوار را با من
از آن صندوق ِ شاه عباسی ات آیینه را بردار
بخان ابروی ِ عشق الدوله ی ِ قاجار را با من
سلامت باد ِ عمر ِ رفته لبهامان به روی ِ هم
بنوش این پیک ِ از مستانگی سرشار را با من
شلال ِ گیسوان ِ باد امضا کرده را وا کن
شبانه در میان بگذار این طومار را با من
اگرچه عادتت نامهربانی بوده از اول
بیا و مهربانی کن همین یک بار را با من
خداحافظ نگو که بی تو خیلی زود می میرم
نرو از پیش ِ من هرگز، نکن این کار را با من