2019/07/08، 05:05 PM
برنگشتم اگرچه برگشتم
مثلِ از حرفهات بعد سفر
یا دو حرف بریده از دلِ هم
توی لبخند سادهای به تبر! یه لبخند شیرین به یه قهوه ی تلخ...
گریه کردی
- «به خاطر چه کسی؟!»
نامه دادی
- «برای چند نفر؟!»
تکیه دادم به خاطراتی که
شادِ آن چشمهای غمگین بود
مثل سیگار نصفه افتادم
در جهانی که پمپ بنزین بود
سوز یک «آه»... بین مرگ و مرگ!
همهی زندگی من، این بود ...
مثلِ از حرفهات بعد سفر
یا دو حرف بریده از دلِ هم
توی لبخند سادهای به تبر! یه لبخند شیرین به یه قهوه ی تلخ...
گریه کردی
- «به خاطر چه کسی؟!»
نامه دادی
- «برای چند نفر؟!»
تکیه دادم به خاطراتی که
شادِ آن چشمهای غمگین بود
مثل سیگار نصفه افتادم
در جهانی که پمپ بنزین بود
سوز یک «آه»... بین مرگ و مرگ!
همهی زندگی من، این بود ...