انجمن پيپ ايران|تنها انجمن تخصصي پيپ توتون سيگاربرگ قهوه|پاسارگادتاباک

نسخه‌ی کامل: در من بنگر
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
کرگدنِ بهار
در شکارِ عاج می‌میرد
سوپِ جِنسی سرو می‌شود
قبائلِ متمدن می‌بلعند
قبائل فقیر نگاه می‌کنند / ...
در من بنگر
 فصل به شاخِ دیگر می‌پیچد
 درخت /رسوخ می‌کند
و دارکوبِ تابستان / از نو ساخته می‌شود ! ...

اُرگاسمِ حیات در تپانچه‌ی سَر
چکانده به ماشه‌ی شامگاهان
دَریده در یوزِ بخت‌برگشته‌ی روز
دوان در شکسته‌ی شوکران
سرابِ گوران
به تَه مانده‌ی آدمان / ...

دست گُم کردم
از صبح ، ده بار گُم کردم
صد بار صدایش زدم ،/
تابستان در ایوان چرت می‌زند
یک پیپ چوبی دارد
نمی‌کشد
با او می‌ایستد
ژست می‌گیرد
و افق یک دیوارِ سیمانی را
به پرواز می‌کشاند ! .