2020/06/29، 01:54 PM
کرگدنِ بهار
در شکارِ عاج میمیرد
سوپِ جِنسی سرو میشود
قبائلِ متمدن میبلعند
قبائل فقیر نگاه میکنند / ...
در من بنگر
فصل به شاخِ دیگر میپیچد
درخت /رسوخ میکند
و دارکوبِ تابستان / از نو ساخته میشود ! ...
اُرگاسمِ حیات در تپانچهی سَر
چکانده به ماشهی شامگاهان
دَریده در یوزِ بختبرگشتهی روز
دوان در شکستهی شوکران
سرابِ گوران
به تَه ماندهی آدمان / ...
دست گُم کردم
از صبح ، ده بار گُم کردم
صد بار صدایش زدم ،/
تابستان در ایوان چرت میزند
یک پیپ چوبی دارد
نمیکشد
با او میایستد
ژست میگیرد
و افق یک دیوارِ سیمانی را
به پرواز میکشاند ! .
در شکارِ عاج میمیرد
سوپِ جِنسی سرو میشود
قبائلِ متمدن میبلعند
قبائل فقیر نگاه میکنند / ...
در من بنگر
فصل به شاخِ دیگر میپیچد
درخت /رسوخ میکند
و دارکوبِ تابستان / از نو ساخته میشود ! ...
اُرگاسمِ حیات در تپانچهی سَر
چکانده به ماشهی شامگاهان
دَریده در یوزِ بختبرگشتهی روز
دوان در شکستهی شوکران
سرابِ گوران
به تَه ماندهی آدمان / ...
دست گُم کردم
از صبح ، ده بار گُم کردم
صد بار صدایش زدم ،/
تابستان در ایوان چرت میزند
یک پیپ چوبی دارد
نمیکشد
با او میایستد
ژست میگیرد
و افق یک دیوارِ سیمانی را
به پرواز میکشاند ! .