2021/05/16، 10:08 AM
عقیقه ام به نگاهت که از بلا بپرم
تو آن بلای قشنگی که آمدی به سرم
اسیر چشم تو مشروطه خواه لجبازم
به خاطر تو ز شاهی چه ساده میگذرم
شبیه پنجره ای بسته رو به آزادی
ز هرچه آن ور دیوار هست بی خبرم
نصیبم از تو فقط قهوه ی قجر شده است
شهید وصل تو آخر به شیوه ی قجرم
برای مردم شهرم شبیه مثنوی ام
ولی به چشم تو بیتی مفید و مختصرم
انار نارس عشقم به شاخه ات خشکید
اسیر بهمن بی مهری ات شد این ثمرم
دو روز مال دلم بوده ای ملالی نیست
به آن دو روز کذایی همیشه مفتخرم
تو آن بلای قشنگی که آمدی به سرم
اسیر چشم تو مشروطه خواه لجبازم
به خاطر تو ز شاهی چه ساده میگذرم
شبیه پنجره ای بسته رو به آزادی
ز هرچه آن ور دیوار هست بی خبرم
نصیبم از تو فقط قهوه ی قجر شده است
شهید وصل تو آخر به شیوه ی قجرم
برای مردم شهرم شبیه مثنوی ام
ولی به چشم تو بیتی مفید و مختصرم
انار نارس عشقم به شاخه ات خشکید
اسیر بهمن بی مهری ات شد این ثمرم
دو روز مال دلم بوده ای ملالی نیست
به آن دو روز کذایی همیشه مفتخرم