warning

این انجمن دارای مطالبی در مورد دخانیات و ادوات وابسته به آن می باشد
طبق قوانین کشور جمهوری اسلامی ایران بازدید کنندگان باید بالای 18 سال باشند

انجمن پیپ ایران فقط برای اعضای قدیمی و ثبت نام شده فعال است و عضو جدید نمی پذیرد
جهت ادامه فعالیت در انجمن سفر و پیپ
tripandpipe.com عضو شوید

warning

اولین بررسی قهوه ایران

فروش دانه قهوه و قهوه جوش

مشاهده سایت

ژورنال سیگار برگ

معرفی انواع سیگار برگ ایرانی و خارجی

مشاهده سایت

وب سایت آموزشی پاسارگاد تاباک

تخصصی ترین مقالات آموزشی

مشاهده سایت

فروش پیپ

معرفی انواع توتون ایرانی و خارجی

مشاهده سایت

امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
پیپ نوشته های یک زندانی پشت میله هایی از جنس دود!(فصل آخر)
#1
فصل آخر : آخرین قطعه ی پازل ...


[تصویر:  bigstock_Puzzle_Piece_Coming_Down_Into_9..._small.jpg]


در عمیق ترین لایه از سلول های ذهنم خلق شدی... مانند توموری بدخیم سلول به سلول جغرافیای روحم را فتح کردی...
به پشت دروازه های قلبم رسیدی ...من درون خود علیه  عقلم کودتا کردم و پرچم های سفید را به صلیب کشیدم ...
چه مغرورانه  به تخت حکومت نشستی ! دیکتاتور ...
.
.
.
.
.
.
.
.
حالا که رفته ای از من ویرانه ای همچون تخت جمشید  به جا مانده است ... و هرروز  در کلاس تاریخم مرورت میکنم و ناخوداگاه پیپ میکشم ...
.
.
.
پیپ میکشم در شب های بارانی ...روی صندلی های  ایستگاه های اتوبوس با شیشه های شکسته 
ساکن... مانند برکه های کم عمق رو به تزلزل ... در آرامشی وحشیانه که در آن سکوت هم جیغ میکشد... و من زُل میزنم به عبور مرده های متحرک ...
پیپ که میکشم زمان می ایستد!دیگر صدای قدم هایت هنگام کوچ از این ویرانه را نمیشنوم...گم میشوم در زمان ... گویی هیچ وقت خلق نشدم و تو را در ذهن خود خلق نکردم ...
 اینجا شهر آینه هاست...شهری که سهراب سپهری  در تاریخ یک  اردیبهشت ۱۳۵۹ از طهران با قایق کاغذیش پارو زَنان به آن نزدیک شد...میشود...و خواهد شد ...
...

پیپ که میکشم شاعر میشوم...یاد چرخوفلکی که به زور پیاده ام کردند می اُفتم...دنیایی را میسازم از آن لحظه که هیچوقت از چرخوفلک کودکیم پیاده نشدم...
.
.
.
تو که رفتی باغ وجودمان آفت زد ... دستان پدرم را خشکسالی گرفت و تَرَک زاده شد ...
و  زمستان بر سر مادرم نشست ...
و زمستان بر سر مادرم نشست ...
و زمستان بر سر مادرم نشست ...  
دُرست لحظه ای که  (من ) در  عمیق ترین لایه از سلول ها ی ذهنم زاده شدم ...
.
.
.
و هنوز هم  نمیتوانم تشخیص دهم ... مزه ی بین پیپ چینی که پدرم با ذوق  برایم خرید با پیپی که از مرغوب ترین درخت بهشت .... خدا برایم  تراش داده است  ...



-----------------------------------------------------

نوشته  شده توسط  : شاعری که هیچ وقت نوشته نشد ...

سلام جهان!:

- چگونه پیپ و چوب سیگار خود را تمیز کنیم
- منتخب
پادکست  رادیو اسموک | Radio smoke




https://radiosmoke.com


http://Instagram.com/radio.smoke


پاسخ


پیام‌های داخل این موضوع
پیپ نوشته های یک زندانی پشت میله هایی از جنس دود!(فصل آخر) - HERCUL - 2016/07/12، 07:46 PM

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان

© 2010– 2024
® PasargadTabac
All Rights Reserved
كليه حقوق مادی و معنوی اين تارنما متعلق به پاسارگاد تاباک می باشد
کلیه مطالب این تارنما طبق قانون کپی رایت به ثبت می رسند، لذا استفاده از این مطالب بدون ذکر منبع ممنوع است
طراحی و پشتیبانی :  پشتیبان وب