2016/04/22، 01:03 AM
پژمان اولین جرعه قهوه اش را با آخرین لقمه نهارش پایین داد و رو به من پرسید : چرا پیپ میکشی ؟ چه لذتی داره این همه دود تو هوا فوت می کنی؟!
من درحالیکه آتش فندک را بر روی توتونهای پیپم می چرخاندم زیر چشمی نگاهش کردم و بعد حلقه های دود را در هوا رها کردم و گفتم : میشه درب مغازه رو ببندی می خواهم یکم استراحت کنم.
آفتاب ملایم بهاری از لابلای اجناس داخل ویترین خودش را درون مغازه می کشید. بوی توتون کم کم فضای مغازه را پر می کرد. روی صندلی چرمی قدیمی ام نشستم و چشمانم را بستم. به یاد پسر بچه ای افتادم که سالها پیش از پدرش پرسیده بود : پدر چرا آدم بزرگها پیپ می کشن؟
پدر در حالیکه توتونهای درون پیپش را فشرده میکرد پاسخ داده بود : پسرم هر کدام از آدمها برای انجام هر کاری دلیل خاص خودشون را دارند.
پسر که چیزی از حرفهای پدرش متوجه نشده بود همانجا کنار پدرش نشسته بود و تا پایان پیپ کشیدن پدر، به حلقه های دود که یکی بعد از دیگری در فضای اتاق رها می شدند خیره شده بود. او عاشق پیپ کشیدن پدرش بود. حتی گاهی دزدکی به سراغ پیپ های او می رفت و بوی توتون کشیده شده را از درون پیپ های پدرش به مشام می کشید. بوی خاطره انگیزی که حتی سالها بعد هنوز حال و هوای آن روزها را برایش زنده می کرد.
چشمانم را باز کردم. نم اشکی که گوشه چشمم جا خوش کرده بود را با سر انگشتم گرفتم و خاکستر پیپم را در زیر سیگاری خالی کردم. بعد آن را جلوی صورتم گرفتم و با ولع بویش را به مشام کشیدم.
پژمان درب مغازه را باز کرد و دوباره پرسید : نگفتی برای چی پیپ می کشی ؟
من در حالیکه کارت روز پدر مبارک را روی یکی از جعبه های کادویی میچسباندم گفتم : چون مرا یاد پدرم می اندازد
محمد مرتضی دهقانی
@pasargadtabac تماس با ما ۰۹۳۵۲۲۰۰۰۷۷
@pasargadtabaccafeartin کانال انجمن پیپ
http://www.pasargadtabac.com
سلام جهان!:
- چگونه پیپ و چوب سیگار خود را تمیز کنیم
- منتخب
من درحالیکه آتش فندک را بر روی توتونهای پیپم می چرخاندم زیر چشمی نگاهش کردم و بعد حلقه های دود را در هوا رها کردم و گفتم : میشه درب مغازه رو ببندی می خواهم یکم استراحت کنم.
آفتاب ملایم بهاری از لابلای اجناس داخل ویترین خودش را درون مغازه می کشید. بوی توتون کم کم فضای مغازه را پر می کرد. روی صندلی چرمی قدیمی ام نشستم و چشمانم را بستم. به یاد پسر بچه ای افتادم که سالها پیش از پدرش پرسیده بود : پدر چرا آدم بزرگها پیپ می کشن؟
پدر در حالیکه توتونهای درون پیپش را فشرده میکرد پاسخ داده بود : پسرم هر کدام از آدمها برای انجام هر کاری دلیل خاص خودشون را دارند.
پسر که چیزی از حرفهای پدرش متوجه نشده بود همانجا کنار پدرش نشسته بود و تا پایان پیپ کشیدن پدر، به حلقه های دود که یکی بعد از دیگری در فضای اتاق رها می شدند خیره شده بود. او عاشق پیپ کشیدن پدرش بود. حتی گاهی دزدکی به سراغ پیپ های او می رفت و بوی توتون کشیده شده را از درون پیپ های پدرش به مشام می کشید. بوی خاطره انگیزی که حتی سالها بعد هنوز حال و هوای آن روزها را برایش زنده می کرد.
چشمانم را باز کردم. نم اشکی که گوشه چشمم جا خوش کرده بود را با سر انگشتم گرفتم و خاکستر پیپم را در زیر سیگاری خالی کردم. بعد آن را جلوی صورتم گرفتم و با ولع بویش را به مشام کشیدم.
پژمان درب مغازه را باز کرد و دوباره پرسید : نگفتی برای چی پیپ می کشی ؟
من در حالیکه کارت روز پدر مبارک را روی یکی از جعبه های کادویی میچسباندم گفتم : چون مرا یاد پدرم می اندازد
محمد مرتضی دهقانی
@pasargadtabac تماس با ما ۰۹۳۵۲۲۰۰۰۷۷
@pasargadtabaccafeartin کانال انجمن پیپ
http://www.pasargadtabac.com
سلام جهان!:
- چگونه پیپ و چوب سیگار خود را تمیز کنیم
- منتخب
http://www.pasargadtabac.com
09352200077
09352200077