2016/07/08، 02:28 PM
کنار میز، تو همون کافی شاپ قدیمی نشسته بود و طبق معمول داشت با قهوه سرد شدش بازی می کرد.
آنچنان غرق در افکارش میشد که گویی در این دنیا نیست.
به آهنگی که از گرامافون قدیمی کافی شاپ پخش میشد و کل فضا رو تو خودش غرق کرده بود گوش می داد.
با چشمان بسته اش و لبخندی همیشگی که گوشه لبش بود،او را مثل همیشه دوست داشتنی کرده بود.
همیشه این یک روز تنها بودن ها را دوست داشت...
چه تلخ بود
قهوه سرد شده اش و افکار آرامش...
سلام جهان!:
- چگونه پیپ و چوب سیگار خود را تمیز کنیم
- منتخب
پادکست رادیو اسموک | Radio smoke
https://radiosmoke.com
http://Instagram.com/radio.smoke
https://radiosmoke.com
http://Instagram.com/radio.smoke