مهمان گرامی، خوشآمدید! |
شما قبل از این که بتوانید در این انجمن مطلبی ارسال کنید باید ثبت نام کنید.
|
کاربران آنلاین |
در حال حاضر 159 کاربر آنلاین وجود دارد. » 0 عضو | 159 مهمان
|
|
|
کافه نشینی |
ارسال کننده: bernabea - 2016/05/27، 03:00 PM - انجمن: شعر قهوه
- بدون پاسخ
|
 |
کافه های خالی
ساعت آمد و شد
من و این کافه و یک اسپرسو
من پرم از یک میز
روبرویم یک قاب
پرتره ای از کافکا
روبرویم پر از رفتن تو
و نگاهی که به دنبال تو رفت
نور شمعی تاریک
ریتم موسیقی غمگینی گنگ
یک ترومپت فریاد
یک ویلون بوسه
یک پیانو احساس
بوی تند سیگار
کافه چی سردرگم
و سوالی مبهم
لاک ناخن آبی
بوی عطری شیرین
و چرا قهوه تلخ؟
بوسه ای قرمز لب فنجان
و نگاه یک زن
و سکوتی از من
کافه چی هم در خواب
پنجره پر زعبور شب و شهر...
|
|
|
تا ته سر رفتن |
ارسال کننده: bernabea - 2016/05/26، 03:55 PM - انجمن: شعر قهوه
- بدون پاسخ
|
 |
قهوه اسپرسو،بوی تند سیگار
رد عطری هرزه،در دماغ گفتار
لاس یک دیوانه،بر لبان فنجان
چشمکی آبستن،از نگاهی بیمار
تن به تن رودر رو،یک قدم تا مقصد
یک وجب تا بوسه،یک بغل تا ایثار
مهملات ایرج،نقطه چین سانسور
سکس بی قافیه،با ردیف اشعار
جو روشنفکری،تن به تن تا تانگو
نت به نت رقصیدن،با نوای گیتار
من و تو...من شاگرد،تو و من...تو استاد!!!
تو لبالب شهوت،من زشهوت بیزار
من و تو میرفتیم،تا ته سر رفتن
بی خیال از چشم...و گوش موش دیوار
|
|
|
سنتور |
ارسال کننده: bernabea - 2016/05/25، 04:26 PM - انجمن: شعر قهوه
- بدون پاسخ
|
 |
می شنوم نوای سنتور را
صدای آهنگی آشنا می آید
هنگامی که مضراب هایم
بر روی سیم ها یکی یکی
فرود می آید و من هر لحظه
به آن خاطرات
پرواز میکنم
ناگهان مضراب ها می شکنند
و به آسمان می روند
از خواب شیرین بلند می شوم
و این رویای شیرینم پاپان می یابد
پایانی تلخ
تلخ
و تلخ تر از
یک فنجان قهوه اسپرسو...
|
|
|
|