warning

این انجمن دارای مطالبی در مورد دخانیات و ادوات وابسته به آن می باشد
طبق قوانین کشور جمهوری اسلامی ایران بازدید کنندگان باید بالای 18 سال باشند

انجمن پیپ ایران فقط برای اعضای قدیمی و ثبت نام شده فعال است و عضو جدید نمی پذیرد
جهت ادامه فعالیت در انجمن سفر و پیپ
tripandpipe.com عضو شوید

warning

اولین بررسی قهوه ایران

فروش دانه قهوه و قهوه جوش

مشاهده سایت

ژورنال سیگار برگ

معرفی انواع سیگار برگ ایرانی و خارجی

مشاهده سایت

وب سایت آموزشی پاسارگاد تاباک

تخصصی ترین مقالات آموزشی

مشاهده سایت

فروش پیپ

معرفی انواع توتون ایرانی و خارجی

مشاهده سایت

امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
گاهی اوقات برای ماندن باید رفت
#1
پشت میزش نشسته بود تا از برنامه ای که برای ترفیع جایگاه شغلی من تو ذهنش داره حرف بزنه
ساعت هفت عصر بعد از یک روز شنبه شلوغ کاری
قبل از هر چیز از من پرسید چای یا قهوه ؟ هنوز نمی دونم با اون همه خستگی چرا گفتم چای و به قهوه امریکانو اتاق مدیر عامل نه گفتم
هنوز حرفش رو شروع نکرده بود داشت پیپش رو پر میکرد ، صدای کبریت ، دود و بوی توتون ، خدای من ... ، خسته باشی و دلت قهوه بخواد و مدیرعامل جلوی چشمهات پیپ بکشه و تو فقط به پیپ و توتون خودت توی کیفت فکر کنی ، یک چیزی تو مایه های شکنجه است
چند تا پک که زد سرش رو آورد بالا و بی مقدمه گفت : من باور دارم گاهی اوقات برای ماندن باید رفت ، رفتن با تمام برداشت هایی که میشه ازش کرد منظورمه ، رفتن از سلامتی به بیماری و جنگ باهاش ، رفتن از یک شهر به شهر دیگه ، رفتن از یک شرکت به شرکت دیگه ، رفتن حتی از یک کشور به کشور دیگه ، البته من تو رو خوب میشناسم...
پک زد به پیپ...
تو از این رفتن ها زیاد داشتی تو زندگیت ، تو هیجده سالگی زدی زیر میز راحتی تو خونه پدر مادرت و رفتی کیش ، بعد رفتی آمل ، درست که تموم شد و رفتی سر کار و هم زمان هم رفتی به جنگ یه بیماری سخت و هم رفتی سر کار و هم دوباره رفتی دانشگاه...
پک زد به پیپ...
از مجردی رفتی به متاهلی و دوباره برگشتی...
پک زد به پیپ...
آماده یه رفتن دیگه هستی ؟
خندیدم و گفتم : من آماده ام که برای بهتر شدنم هر چند بار که لازم باشه رفتن رو تحمل کنم ولی اگه بهم چند دقیقه استراحت ندین که برم تو حیاط شرکت و پیپ بکشم قبل از هر چیز باید این جا وسط اتاق شما از حال رفتن رو تجربه کنم ...
خندید و پک زد به پیپش و گفت : از حال نرو ، همین جا پیپ ت رو بکش ، قراره کلی کار داشته باشیم با هم ...
هر چند اون ارتقای شغلی به دلایلی انجام نشد ولی این یه جمله برای ابد تو ذهن من موند :
                                                               
                                                                            " گاهی اوقات برای ماندن باید رفت "

سلام جهان!:

- چگونه پیپ و چوب سیگار خود را تمیز کنیم
- منتخب


فایل‌(های) پیوست شده بندانگشتی (ها)
   
Philosopher
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان

© 2010– 2024
® PasargadTabac
All Rights Reserved
كليه حقوق مادی و معنوی اين تارنما متعلق به پاسارگاد تاباک می باشد
کلیه مطالب این تارنما طبق قانون کپی رایت به ثبت می رسند، لذا استفاده از این مطالب بدون ذکر منبع ممنوع است
طراحی و پشتیبانی :  پشتیبان وب